Kabul

جنایت جنگی چیست

جنایت جنگی جنایتی است که در ارتباط با یک درگیری مسلحانه داخلی یا بین‌المللی محقق می‌شود و زمانی اتفاق می‌افتد که قوانین و مقررات ناظر به جنگ نقض شود

جنایت جنگی زمانی اتفاق می‌افتد که قوانین و مقررات ناظر به جنگ نقض شود. این جنایت معمولاً شامل مواردی مثل کشتن عمدی غیرنظامیان، شکنجه، تجاوز جنسی و غارت آنان است. به طور کلی جنایات جنگی جنایاتی هستند که در ارتباط با یک درگیری مسلحانه داخلی یا بین‌المللی محقق می‌شوند. همچنین علاوه بر جنایات جنگی، انواع دیگری از جرائم بین‌المللی به نام جنایت علیه بشریت، نسل‌کشی و جنایت تجاوز وجود دارند .

جنایات جنگی، جنایاتی است که با نقض حقوق بشردوستانه بین‌المللی در درگیری‌های مسلحانه اتفاق می‌افتد. حقوق بین‌الملل بشردوستانه از مباحث مطرح در حقوق بین‌الملل بوده و به معنای بخشی از موازین حقوقی ناظر بر مخاصمات مسلحانه است که به دنبال تضمین حقوق بشر در جنگ و تعدیل خشونت‌های ناشی از آن می‌باشد. بنابراین جنایت جنگی با نقض قوانین و مقررات مربوط به جنگ اتفاق می‌افتد که بارزترین مصداق آن حمله به افراد غیرنظامی است.

مصادیق جنایات جنگی
در ماده ۸ اساسنامه رم مصادیق این جنایت به خوبی مشخص شده است. بر اساس این ماده، شکنجه و هر رفتار غیرانسانی، رنج دادن یا وارد کردن آسیب به سلامتی و جسم افراد، تخریب اموال، محروم کردن زندانیان از دادگاه منصفانه و گروگان‌گیری جزو جنایات جنگی محسوب می‌شود. همچنین حمله به افراد غیرنظامی و استفاده از سلاح‌های سمی، اهانت شدید نسبت به شأن و حرمت افراد، خصوصاً رفتارهای تحقیرآمیز و موهن، و همچنین ارتکاب تجاوز جنسی، برده‌سازی جنسی، فحشای اجباری، حاملگی اجباری و عقیم‌سازی اجباری نمونه‌های دیگری از جنایت جنگی طبق این قانون است. نمونه دیگر این جنایت، حملات عمدی علیه ساختمان‌هایی است که اختصاص به آموزش، هنر، علم و یا کارهای خیر دارند و یا نوعی بنای تاریخی و بیمارستان محسوب می‌شوند.

پس از جنگ جهانی دوم، در سال ۱۹۴۹، ۱۹۶ کشور این چهار معاهده و سه پروتکل را به منظور ایجاد استانداردهای حقوقی بین‌المللی برای رعایت رفتار بشردوستانه در جنگ امضا کردند، حقوق اولیه اسیران جنگی (اعم از نظامی و غیرنظامی) و تامین امنیت مجروحان و غیرنظامیان را تعریف کردند.

(Crimes against humanity) اعمال مشخصی هستند که عمداً توسط یک دولت، یا از طرف یک دولت، به‌عنوان بخشی از یک سیاست گسترده یا سازمان‌یافته، معمولاً علیه افراد غیرنظامی، در زمان جنگ یا صلح، انجام می‌شود. جنایت علیه بشریت با جنایت جنگی متفاوت است زیرا جنایت جنگی معمولاً اعمال جداگانه و موردی است که سربازان مرتکب می‌شوند، در حالی که جنایت علیه بشریت در راستای پیش‌برد سیاست یک دولت یا سازمان انجام می‌شود. ماهیت خشونت‌آمیز چنین اعمالی نقض شدید حقوق بشر تلقی می‌شود، از این رو این نام انتخاب شده‌است.

جنایت علیه بشریت

عبارت است از انجام هر یک از اعمال ذیل به عنوان بخشی از یک حمله علیه گروهی غیرنظامی که به شکل گسترده یا سازمان‌یافته صورت بگیرد، با اطلاع از حمله، قتل؛ نابودسازی؛ برده‌سازی؛ اخراج یا انتقال اجباری جمعیت؛ محبوس ساختن یا دیگر شکل‌های محرومیت شدید از آزادی جسمی که ناقض مفاد اساسی حقوق بین‌الملل باشد؛ وشکنجه؛ تجاوز جنسی، برده‌کشی جنسی، فحشای اجباری، حاملگی اجباری، عقیم‌سازی اجباری، یا هر نوع خشونت جنسی دیگر در همان سطح؛ آزار و تعقیب یک گروه یا جمعیت مشخص به دلایل سیاسی، نژادی، ملی، قومی، فرهنگی، مذهبی، و جنسی است

نسل کشی:
اصطلاح “genocide” (نسل كشی) تا پیش از سال ١٩٤٤ وجود نداشت. این اصطلاح بسیار خاص به جنایات خشونت باری اطلاق می گردد که علیه یک گروه به قصد نابودی آن صورت می گیرد. حقوق بشر، همانگونه كه در اصلاحیه ده گانه قانون اساسی آمریكا در زمینه حقوق بشر یا اعلامیه جهانی حقوق بشر مصوبه سازمان ملل متحد در ١٩٤٨ آمده، حقوق افراد را در بر می گیرد.

در١٩٤٤، یك وكیل یهودی لهستانی به نام رافائل لمكین (۱۹۵۹-۱۹۰۰) درصدد آن برآمد كه سیاستهای نازی درباره قتل های سازمان یافته از جمله نابودی یهودیان اروپایی را توضیح دهد.

او كلمه “genocide” را از تركیب کلمه “geno” (از زبان یونانی به معنی نژاد یا قبیله) با کلمه “cide” (از زبان لاتین به معنی كشتن) ساخت.

با پیشنهاد این اصطلاح جدید، لمكین “برنامه ای نظام یافته را در نظر داشت كه شامل اقدامات مختلف با هدف نابودی پایه های اصلی بقای گروه های ملی و درنهایت از بین بردن خود گروه ها طرح ریزی شده بود”. سال بعد، دادگاه نظامی بین المللی در نورنبرگ نازی های طراز اول را به “جنایت علیه بشریت” متهم ساخت. كلمه “نسل کشی” نیزفقط جهت توصیف و نه به عنوان یك اصطلاح قانونی، دردادخواست گنجانده شده بود.

در ٩ دسامبر ١٩٤٨، سازمان ملل متحد تحت تاثیر واقعه هولوكاست و تا حد زیادی به دلیل تلاش های خستگی ناپذیر لمكین، کنوانسیون منع و مجازات جرم نسل كشی را به تصویب رساند. طبق این کنوانسیون “نسل کشی” جرم بین المللی شناخته شد و کشورهای امضاكننده آن ملزم به “منع و مجازات” آن شدند. این کنوانسیون نسل كشی را این گونه تعریف می كند:

نسل كشی یعنی هر یك از اعمال زیر كه با هدف نابود كردن بخش یا تمامیت یك ملت، قوم، گروه نژادی یا مذهبی انجام گیرد:
كشتن اعضای گروه؛ وارد کردن صدمات جسمی یا روحی شدید به اعضای گروه؛ تحمیل تعمدی نوعی از شرایط خاص زندگی بر یک گروه با هدف نابودی فیزیکی بخش یا تمامیت گروه ؛تحمیل اقداماتی جهت جلوگیری از زاد و ولد در گروه؛ انتقال اجباری كودكان گروه به گروهی دیگر.

وجود این که موارد متعددی از خشونت علیه گروه ها در طول تاریخ و حتی پس از تصویب این کنوانسیون صورت گرفته است، ولی شرح و بسط قانونی و بین المللی این اصطلاح در دو دوره تاریخی مجزا برجسته تر است.

از زمان ابداع این اصطلاح تا پذیرش آن به عنوان قانون بین المللی (۱۹۴۴-۱۹۴۸) و زمان آغاز بکارگیری آن با پایه گذاری دادگاه های جنایی بین المللی برای پیگرد قانونی جنایات نسل كشی (۱۹۹۸-۱۹۹۱). جلوگیری از نسل كشی، که از تعهدات اصلی این کنوانسیون است ، هنوز هم به صورت یك چالش در بین ملت ها و اشخاص مطرح است.

جنایت تجاوز:
آخرین نوع از جرائم بین‌المللی، جنایت تجاوز است که در ماده ۸ اساسنامه دیوان کیفری بین‌المللی بیان شده است. طبق ماده عمل تجاوزکارانه بـه معنی استفاده از نیروی مسـلح بــه وسیله یک دولت در مقابل حاکمیت، تمامیت سرزمینی یـا استقلال سیاسی دولت دیگر است، یا به هـر روش دیگری که ناسازگار با منشور سازمان ملل متحد باشد. جنایت تجـاوز مطـابق بـا تعریـف تنهـا توسط رهبـران سیاسی و نظـامی می‌توانـد ارتکـاب یابـد و اعمـالی کـه در قالب دفـاع مشروع و مجوز شورای امنیت انجام می‌شود، قابـل پیگیری نیستند. بنـابراین هـر عمل تجاوزی منجر به جنایت تجاوز نمی‌شود، بلکه باید به منزله نقض آشکار منشور ملل متحد باشد.

جواد رسولی
آژانس خبری گردش اطلاعات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا