هفت گیاه مقدس در جهان
در بسیاری از آئینهای دینی، گیاهان نقش معنوی نمادین دارند. از آنها برای شفابخشی استفاده میشود و گاهی حتی به عنوان واسطهای میان انسان و عالم الهی نقش ایفا میکنند.
جانوی هریسونِ نوازنده و موسیقیدان، فهرستی از گیاهان مقدس را گرد آورده است، مجموعهای از هفت گیاه محبوب و مقدس، از نیلوفرآبی در شرق تا ریحان در غرب.
اما این گیاهان نماد چه هستند؟ آیا آنها امروزه به همان اندازهٔ گذشته برای آدمها اهمیت و محبوبیت دارند؟
چه کسانی به این گیاهان احترام میگذارند و آنها را ستایش میکنند؟ و از این مهمتر، چرا؟ فهرست مقدسترین گیاهان، در گذشته و حال، به ما کمک میکند تا به این پرسشها پاسخ دهیم.
نیلوفرآبی
نیلوفرآبی گیاهی است که برای کسانی که در فضای معنوی مشرقزمین پرورش یافتهاند، یادآور مفاهیم و داستانهای بسیار است.
برای هندوها، گل زیبای نیلوفرآبی، نشان زندگی و زایندگی و طبق باورِ بوداییها، نشان پاکی و تقدس است.
این گل در میان لایولجن و آبهای تیره میروید.
هرچند ریشههای آن در لجن قرار دارد اما گل به زیبایی و پاکی روی آب شناور است.
افسانهها چنین روایت میکنند که نیلوفرآبی از ناف خدای ویشنو پدید آمده است در حالی که برهما در میان آن نشسته بوده است.
گروهی بر این باورند که دستها و پاهای خدا مانند نیلوفرآبی است و چشمان او همانند گلبرگهای آن است و میگویند که نگاه و نوازش خداوند به نرمی غنچههای نیلوفرآبی است.
در مکتب هندوئیسم چنین آموخته میشود که در درون هر انسانی روح مقدس نیلوفرآبی جاری است.
داروَش
امروزه داروش بیشتر اوقات با کریسمس درهمآمیخته است، اما داستان نمادین آن به دوران دیرین کاهنان و سلتیکها بازمیگردد.
آنها بر این باور بودند که داروش عصاره و جانمایهٔ تارانیس، خدای سلتیکی خورشید و آسمان و تندر را در خود دارد و هر درختی که داروش در میان شاخههای آن بروید، آن درخت مقدس خواهد بود.
انقلاب زمستانی زمانی است که کاهن اعظم، خرقهای سفیدرنگ میپوشد و داروشهای مقدس را با داسی طلایی از میان شاخههای درخت بلوط میچیند.
این گیاه منحصربهفرد و میوههای ریز آن در برگزاری مراسم مذهبی و شفابخشی به کار میرفت.
اعتقاد بر این بود که این گیاه دارای خاصیتهای معجزهآسایی است، معجونی که از آن ساخته شود میتواند بیماریها را شفا دهد و از آن به عنوان پادزهر بسیار از زهرها استفاده میشده است و باعث افزایش باروری در انسان و جانوران میشده است و از آنها در برابر نیروهای شیطانی محافظت میکرده است.
هرچند در عمل، این کاملاً توصیهای بدخواهانه بوده است، چون داروش اگر خورده شود، بسیار سمی است.
پیوت
پیوت نوعی کاکتوسِ کوچکِ بدون خار است که به طور طبیعی در صحراهای جنوب غربی تگزاس و مکزیک میروید و مردمان بومی منطقه از آن برای مراسم روحانی استفاده میکردند.
سرخپوستان مکزیک و پیروان بسیاری از قبایل بومی در آمریکای شمالی باور دارند که پیوت گیاهی مقدس است و به آنها کمک میکند تا با خداوند ارتباط برقرار کنند.
این فقط مردمان بومی نبودند که خاصیتهای معنوی پیوت را میستودند.
آنها در مراسم عبادی خود از آن استفاده میکردند که باعث ایجاد توهماتی میشد که گمان میکردند شهودی به سوی واقعیتی دیگر یا جهان معنوی است.
استفاده از خاصیتهای روانگردان کاکتوسها که در ابتدا کاربردهای مذهبی داشت توسط هنرمندان و نوازندگان و نویسندگان هم از دههٔ ۱۹۵۰ به بعد رواج پیدا کرد.
کن کیسی، داستاننویس امریکایی، میگوید فصل اول کتاب “پرواز بر فراز آشیانهٔ فاخته” را سرمست از اثر روانگردان پیوت، نوشته است.
ریحان مقدس
در مکتب هندوئیسم، براین باورند که ایزدبانوی وریندا، با نگهبانی از سرزمین مقدس ورینداوان که جایی برای عبادت و زیارت بود، به خدای کریشنا و هواداران و دوستداران او خدمت میکرد.
با اینکه او ایزدبانویی به شکل انسان بود، اما متون قدیمی میگویند که کریشنا خود به او آمرزش و برکت بخشید تا بتواند به شکل گیاه ریحان مقدس دربیاید و به جهان مادی بیاید.
هر جا که این گیاه بروید ، خودبهخود همانند سرزمین مقدس ورینداوان خواهد شد، جایی که این گیاه مقدس به فراوانی یافت میشود.
در سراسر جهان، میلیونها هندو از فرقهها و مسلکهای گوناگون، در عبادتهای روزانهٔ خود در معابد و خانهها ریحان مقدس را میپرستند.
درخت سُرخدار
درخت سرخدار، درخت سوزنیبرگ همیشهسبزی است که از روزگار دیرین با تولد دوباره و زندگی ابدی و جاودانه مربوط و مرتبط بوده است.
این امر به این دلیل است که شاخههای آن که بر زمین میافتند، میتوانند در زمین ریشه بدوانند و درختان تازهای شوند.
درخت سرخدار همچنین میتواند در درون تنهٔ خالی درخت قدیمی رشد کند و ریشه بدواند و درختی تازه شود، از این رو تعجبی ندارد که این درخت را نماد رستاخیز و تولد دوباره میدانند.
در باور مسیحی درخت سرخدار معنای نمادین بسیاری دارد و رسم است که شاخههای آن را روی تابوت فرد متوفی قرار میدهند و در کنار بسیاری از کلیساها درخت سرخدار کاشته شده است.
هرچند تعدادی از درختان سرخدار در کنار کلیساها کاشته شدند اما در بسیاری موارد این درختان پیش از آنکه کلیسایی در آنجا ساخته شود بودهاند.
این درخت را کاهنان دوران پیش از مسیحیت هم مقدس میشمردند و این درختان قدیمی سرخدار در واقع در عبادتگاههای بتپرستان روزگار دیرین کاشته شده بوده است پس شاید مکان به دلیل وجود درخت سرخدار انتخاب شده است و کلیسا درآن مکان بنا شده است.
شاهدانه یا حشیش
در فرقه و آئین راستافار حشیش یا شاهدانه اهمیت مذهبی بسیاری دارد.
این آئین بر این باور است که درخت زندگی که در انجیل به آن اشاره شده است همان گیاه شاهدانه است و استفاده از آن بنا بر بسیاری از روایتها و بخشهای انجیل، مقدس است.
برای مثال در مکاشفهٔ ۲۲ چنین آمده است: “این گیاه ملتها را شفا خواهد بخشید”.
هرچند این ماده نامهای گوناگونی دارد (شاهدانه، حشیش، ماریجوانا و علف) اما راستافارها آن را “گیاه مقدس” یا “گیاه دانایی” نامیدند چون بر این باور هستند که کشیدن آن بینش و آگاهی وسیع و گستردهای به فرد میبخشد.
از نظر آنها استفاده از این گیاه باعث میشود به خداوند و کائنات و خویشتن معنوی درونیشان نزدیکتر شوند.
کشیدن ” علف دانایی” عملی بسیار تشریفاتی است، باید آن را به صورت سیگار پیچید یا در داخل حقهٔ قلیان قرار داد و آن را دور گرداند و دود آن را فروکشید. پیش از شروع کشیدن آن دعایی هم خوانده میشود.